می گفت: سالها پیش حالات خوشی داشتم تقریبا همه از گریه و زاریم خسته شده بودند. عزیزی از گرد وخاک خوردگان اهل علم برای اصلاح رویکردم گفت عزیزم به درس ت برس و کنایتا گفت سیر وسلوک نیاز به آل و تباری از اهل علم نیاز دارد. همین جوری نمی شود.

دیگری می گفت عزیزی از اهل علم بمن گفت چند کس راه بجایی نمی برند از جمله کودکی که صدای نفس مسائل خاص والدین را بشنود و اکنون سالهاست توی دل این دو جوان وامثالهم خالی ست.

می گویم : اگر انسان با قرآن شریف و منطق او مانوس و آشنا نباشد و این منطق جاری در بسیاری از آیات در گوشت وپوست ش جاری نشود گرفتار اشخاصی بظاهر عالم و بظاهر معنوی و یا حتی خیر خواه اما ضعیف وناقص می شود که او را به خلاف فطرت وخلاف عقل و خلاف مسلمات قرآن وسنت سوق می دهند.

در مورد اول باید گفت اتفاقا حرف شما درست است نوعا هیچ طایفه ای همچو اهل علم به سیر وسلوک حمله نکرده اند. غالبا یا مشغول فلسفه هستند یا عرفان نظری و حتی فقه واصول برای تدریس وتدریس وتدریس و نه عملا برای عمل. طرف چهار دوره است درس خارج می گوید اما به هزار تاسف اهل عمل نیست اهل عمل نیست. کجا این صنف واین درس برای درس نجات ش داد؟ انغمار بیش از حد در درس و فلسفه وحتی فقه که شریف ترین علوم است خودش آفت بی درمان است. هزار رساله ی نوعا کپی در کپی؛ کجاست تبلیغ عوام و جهال؟کجاست عمل ناشی از علم؟ وضع دیگران ودیگر منسوبین وخانواده های اهل علم که دیگر معلوم است. گاهی برخی افراد اول ش حافظ قران هستند ته ش جذب مدیتیشن و یوگا شده اند. برای چه؟چون معرفت نیست چون علم نافع نبود چون عمل صالح محور نبوده صرفا اتکا شده به یک سری دانستنی های متشطط و اعمال خود درمانی وتمام.

و در مورد دوم هم باید گفت این عزیز هم انقدر نفهمیده که از جانب والدین باید نهایت اهتمام میشده اما کودک بیچاره چه تقصیری داشته ودارد؟ اختیار واختیار واختیار مهم ترین ملاک خدا برای نگرش به اهلیت برای سلوک الی الله است. این کودک بیچاره ی بی نوا هم غیر اختیاری چیزی شنیده و نه بالغ بوده و نه ونه ونه تا کجا باید سایه ی سیاه بسته بودن در را برایش مطرح کنیم؟ بله یک روایت در اصول شریف کافی هست. در یک مورد نزدیک 500 روایت کافی سندش می رود روی هوا بعد اقا امده بدون توجه به مفاسد مطلب چیزی می پراند. اخه عزیز بابا با یک روایت باب سعادت یک انسان را تا انتها به یاس تبدیل می کنی؟ خود موسای کلیم الله آدم می کشد. بابا بحث قتل است دیگر بالاتر داریم مگر؟ عاقل است بالغ است اختیارا و لو خطئا می کشد اما بالاخره آدم کشته می شود.  مع الوصف بعدا از بزرگترین انبیای الهی می شود. لذا حتی روایات صحیحه و حسن ما هم در خیلی موارد باید باهم دیده شوند و نه بقول اقای بهجت یکطرفه و با یک روایت به نزد قاضی رفتن. چه برسد به یک روایتی که نه سندش کنکاش شده نه دلالت ش نه نوع پیامی که مطرح میکند. خود این ذوق دقیق می خواهد.

الغرض هدف از نگارش 5خطی بود که طولانی شد. وآن اینکه بستگان ونسل خوب داشتن مفید است اما بهیچ وجه در هجرت به سمت خدا شرط جدی نیست. گذشته ی سالم داشتن خوب وموثر است اما بهیچ وجه شرط جدی برای حرکت به سمت خدا نیست. مهم ترین رکن هجرت به سمت خدا اشتغال به علم الحال و علوم نافع است به همراه عمل و عمل وعمل که این دو در بستر اختیار وقدرت واقع می شود. حضرت امیر علیه السلام می فرماید اشتغال به گذشته و اینده دام شیطان است الان را غنیمت بدان. ما فات مضی و ما لم سیاتیک فاین؟ قم فاغتنم الفرصه بین العدمین. و جالب اینجاست که همین زمان از شئونات خود شخص است. یعنی گذشته ی من آینده ی من و نه گذشته ی غیر من واینده ی غیر من بلکه این زمان چسبیده به من است و در آن سعادت وشقاوت واقع می شود لکن غواص دریای معرفت امیرالمومنین می فرماید حتی به همین قسمت از شئونات خودت هم توجه نکن به اکنون بنگر به حال بنگر که چگونه ای! آیا همین الان به امر خدا آگاه و ملتزم هستی؟؟ اگر هستی فبها و اگر نیستی وضعت خراب است چون در دام شیطان هستی...

لذا نکته طلایی آخر را خدمت رفقا عرض کنم وعرضم تمام. اگر شخصی هزار نسل ش گبری بوده باشد و هزار فعل گناه بزرگ کرده باشد. اما از امروز بیاید محضر خدا که خدایا به مقدساتت قسم می خواهم بنده باشم و مالا و جانا و عمرا دربست در خدمت توام. و یک سالی اهل واجب وحرام شناسی دقیق شود در حد وسعت توان وفهم علمی اش. و بعد این را سه چهار سالی صادقانه بدون افراط وتفریط بیندازد در وادی عمل و یک تقوای جامع ودائمی درین سه چار سال داشته باشد. چنین شخصی به برکت این دو کار ؛ اهل انس به قران و بیداری سحر وهمنشینی با اهل ایمان و رفت وامد در مجلس علمای بالله هم خواهد شد. وچنین کسی مطمئنا مطمئنا به هزار دلیل  فطری و عقلی وشرعی سالک کوی دوست خواهد بود. همین علم حال  ِ نافع و همین التزام دائم وجامع به عمل صالح و در راس آن تقوا بزرگترین زمینه ساز سعادت است که همه ی معارضات ش را به لطف سیدالکریم می سوزاند.اگر بدانیم واگر عمل کنیم.