قرآن شریف تنها کتاب موجود آسمانی ست که همه چیزش بی بدیل است.
یکی از عجیب ترین ونفیس ترین و نایاب ترین محاسن قرآن مجید این است که تمام کمالات انسانی و الهی مطرح برای بشریت تا قیام قیامت درین کتاب مختصر و شریف و غریب ؛ آمده است. و این که چگونه بشود کمالاتی اصیل و آسمانی اما بی انتها و تمام نشدنی را جمع کرد بدون اینکه به این خصوصیت پایان نیافتنی بودن کمالات انسان بما انه انسان صدمه ای بخورد خود از اجله ی کرامات مصحف شریف است.
یکی از مهم ترین کمالات مطرح برای انسان در قرآن کریم صفت مخلصین است.(با فتح لام) بشارات عظیمه ای در قران شریف در قبال این صفت ذکر شده است که از جمله ی آنها این است که شیطان لعین بر ایشان راهی ندارد. آن هم چه شیطانی؟؟آنهم چه ابلیسی؟ ابلیسی که اگر از قدرتهای وی در عوالم انسان با توجه به ضعف و وضعیت فعلی ما انسانها { نه قدرت ابلیس بما انه ابلیس به بیان ساده انسان کوه صبر است اما وختی خودش را با جهالت در بیابان گرفتار می کند در اثر نبود ته استکانی از آب هلاک می شود. } گفته شود همه باید از غصه بمیریم و تا کجاها گرفتار او خواهیم بود خدا خودش رحم کند.
و نیز مخلصین(با فتح لام) تنها کسانی هستند که خدای حقیقی را می پرستند و هرکس در هر پله ای باشد گرفتار خدای ساخته به دست خویش است.گرفتار خدای ساخته شده توسط عقل است. هرچند بودن همان خدا هم نعمتی ست وما موظفیم تا به پله ی بالاتر از معرفت نرسیده ایم محکم آن خدای ساختگی نفس خود را حفظ کنیم. لذا خداوند از هرچه درباره ی او گفته ودرباره ی او خیال شود سبحان است الا عبدالله المخلصین. تنها بندگان مخلص خداوند هستند که خدای حقیقی را می بینند و می پرستند و خداوند از توصیفات ایشان سبحان نیست.
البته بازهم این شریفان و دانه درشتهای بسیار محدود خلقت اکثر قریب به اتفاق مطالب و توصیفات خود از خدا را نمی توانند بیان کنند چرا که انتقال معانی توسط اعلی به ادنی ناچارا با الفاظ است و الفاظ هم وضع وضعف ش روشن است. وچگونه است که عقل از انتقال این معارف عاجز باشد ولفظ قادر باشد؟؟
الغرض مخلصین سیب های دانه درشت خلقت و صاحب عالی ترین کمال انسان هستند. خود این مخلصین اگر اجل مهلت دهد وهزار مقتضی فراهم باشد در همین عالم خاکی در صفت خویش مستقر می شوند و نام شان می شود صالحین .. لذا صالح یعنی مخلصی که در رویت دائم خورشید حقیقت است. و البته انقدر این مقام خطیر است که بسیاری از بزرگان اسلام حتی در تردید بوده اند که آیا شرب مدام درین عالم خاکی اساسا برای غیر انبیاء واوصیاء ممکن است یا نه؟ لذا مرحوم علامه طباطبایی و برخی از اشعار حافظ اشاره بهمین دارد که حافظ دوام وصل میسر نمی شود.
اما اجله ی از عرفای عملی؛ مانند سیدبحرالعلوم وسیدبن طاووس ومرحوم خوشوقت می فرمایند که؛ می شود وما درین وضعیت هستیم و چگونه وضعیتی که هستیم را در تردید باشیم که می شود یا نمی شود؟ و همچنین کلام هزار گهری از مرحوم بهجت و مرحوم خوشوقت هست که امت هر پیامبری به تمام کمالاتی که آن نبی خدا برایش مطرح است می تواند برسد باستثناء خود مقام نبوت که خلاف حکمت الهی ست به سائرین برسد.
البته خود صالحین هم ذو مراتب است که مراتب وکیفیتی از صالحین که برای امت مرحومه نبی اکرم مطرح وممکن است حتی برای دیگر انبیاء ممکن نبوده ونیست. تنها این درجه از صالحین لحظاتی به حضرت ابراهیم عنایت شد و دوام او موکول به عالم آخرت شد که انه فی الاخره من الصالحین. ای ابراهیم این کمالی که از صدقه سر این خاندان ال الله لحظاتی به تو نمایاندیم که جان تو بی تاب دوام اوست؛ فقط به امت محمد تعلق دارد که فقط وفقط وفقط تحصیل ش قبل مرگ و پس از طی مراتب تقوا واخلاص ممکن است وبس واگر کسی چشم بسته ازین کمال خاصه از عالم خاکی رفت درب این سعادت الی الابد به روی او بسته است چرا که من کان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی. و البته این که فرق چهارده نازدانه ودیگر مخلصین و دیگر صالحین چیست فرق در عماد الیقین بودن حضرات نازدانه وسائرین است که خودش بحث مفصلی ست.
خوب تمام این قلم فرسائی ها برای چه بود وارتباط ش با محرم چیست؟ هیچچچچچچ فقط خواستیم ازین به بعد که می گوییم السلام علیک یا عبدالصالح ذره ای بفهمیم این آقای بی دست در کجاها پرواز می کند. یک گوشه ای از هزار هزار کرامات این قمر بی بدیل برایمان آشکار شود. بفهمیم این آقا که بتصریح خود علمای جماعت و اهل تسنن؛ فقیه آل محمد بود؛ در عالم معنویت هم تک سوار و در رویت دائم حضرت حق بود چون این نازدانه در مقام صالحین ماوا گرفته است. طوبی له ولمحبیه.
کلمات کلیدی: نو نوشته ها