در مکتب عرفای شریف عملی دو طیف دیده می شود
در قله ی حلقه ی اول بزرگ مردی چون سید بحر العلوم
در قله ی حلقه ثانی بزرگ مردی چون ملاحسینقلی همدانی
در اینکه پله ی تقوا اولین قدم هجرت بسمت خداست تردیدی نیست
مساله حدود و زمان وجایگاه پله ی دوم وسوم است بله یعنی پله ی ذکر وفکر
اجمالا می توان گفت ذکر پس از طی تقوا بسیار نفیس ودارای آثار بسیار بالائی ست
و اما پله ی فکر ازو وسیع تر و بسیار جامع تر ونفیس تر است.
البته اینکه خود فکر چیست و موضوع آن چیست و آثار سلوکی آن فارغ از ثواب چیست؟؟ راه تشخیص اصیل بودن یا خیالی بودن آن چیست ودهها سوال درین باب بماند . و هر چند همه ی این سه پله جز رشحاتی از پله های بالاتری چون امورات قلبیه نیست که جز با استاد فقیه راه رفته و از هوا رسته ورود به آن نه ممکن و نتیجه ای جز جنون تمام عیار ندارد.
در کنار این نکات باید ذکر کرد که فلاسفه وعرفای نظری مثل امثال اقای ح.آ چون کورمادر زاد در مساله فکر به اوت زده اند بحدی که برخی با تعاریف مقدماتی منطق وارد تعریف فکر و تسری آن بمعصومین سپس نفی آن از ایشان شده اند وعده ای مانند ع و جیره خواران فکری وی امثال د د هم با کوته بینی تمام سلوک را علما یا عملا درهمین وادی فکر منحصر کرده اند و گیج تر از همه برخی ازیشان ؛ ذکر را موخر از فکر دانسته اند.
از بحث دور نشویم اختلاف عرفای شریف عملی در باب ذکر وفکر مطرح می شود که در طریقه مرحوم سید بحر العلوم اکثر علما وعرفا مشغول ذکر دادن وذکر گفتن اعم از جلی وخفی به لایقین آن ؛ هستند که مستندات آن مکررا در کتب اصیل یا بدلی ریخته شده اما بزرگانی چون مرحوم حسینقلی ره به بعد ؛ قائل به اکتفا به واجبات و محرمات و سپس حداقل اذکار و طی سریع این مرحله و شنا در دریای فکر برایشان مطرح است ومی فرمایند اگر کسی بخواهد به شکل قدمای صالح عمل کند اساسا فرصتی برای سایر امور نمی ماند ومثال هم از اذکار مورد نظر مرحوم سید بحرالعلوم می آورند که جمع آن در کل شبانه روز حتی بصورت فراغت کامل ممکن نیست
از بزرگان این طریقه مرحوم علامه طباطبائی را می توان نام برد که حتی در شبهای قدر ازیشان نقل شده که یک سماور کوچک روشن می کردند وتا سحر دو سه تا چای کوچک میل می فرمودند وتا سحر وبعد آن صرفا با وضو رو به قبله و سکوت محض (و اشتغال به فکر ومراتب بالاتر) که از باب مصداق تفاوتی درین موضوع با مرحوم بهجت مطرح می شود که حضرت ش خلاف علامه بنحوی میل به طریق سید بحرالعلوم وفقها داشتند در باب اذکار
مرحوم خوشوقت دقیقا درین مساله طریق آقای حسینقلی همدانی را طریق اصیل و بسیار نافع تر وموثر تر می دانستند و سیره ایشان هم همین گونه بود شاید چندین ساعت به محضر ایشان مشرف می شدید تا شما شروع به تخاطب نمی کردید حضرت ش ابدا تکلمی نداشت و صورت مبارک رو به آسمان و سکوت محض ؛ البته بحث دیگری هم می ماند که علت این تفاوت سیره آن هم در عرفای عملی که کمترررررین اختلافات را باهم دارند در چیست فرصت مجزایی می طلبد.
اما نکته آخر :قابلیت بالقوه خاصی به حکمت الهی در مردم آخر الزمان جعل شده است همچنین حضرت حجه عجل الله تعالی فرجه الشریف عصاره ی تمام انبیا وتمام اوصیا وبقیه الماضین هستند و در عین حالی که سیر کمالی ای که برای سالکین راه دارند در ابتدا وانتها ونتیجه با تمام سیرهایی که سائر ائمه اطهار نسبت به شاگردان موفق عالم علم ومعنویت داشته اند یکسان هست اما طرق حضرت ش سریع تر و موثر تر است که اجمالا علت این دوتاست الطاف جدید حضرت حق در هر سال وهر شب قدر به حضرت ش وسائر المسلمین از صدقه سر ایشان؛ دوم افزایش قابلیت قابل وسالکین در آخر الزمان
بطور واضح مثلا همان راهی که با زیارت عاشورا ونوع خاصی از توجه به قران شریف که توسط سالکین قبلی طی می شد در عصر حضرت حجت با زیارت شریف ال یس و فقرات توحیدی خاصی از آن که ثمر عینی خاص مشهود دیدنی وبالا رفتنی دارد و توجه ویژه تر و تازه تر وبا طراوت تری از مصحف شریف انجام می شود لکن با سرعتی به مراتب بیشتر و لطفی به مراتب بالاتر از حضرت حق
(نکته ای هم درین مساله بد نیست بگیم وبشنویم که خود با طراوت ماندن و مجدد طراوت و تازگی و امادگی دیگری یافتن قران شریف در تلطیف و تسریع پله های هجرت به سمت خدا اگر کسی متوجه شود خیلی خیلی مساله ی عظیمی ست که این قابلیت بهمین شکل تا ابد الدهر ادامه دارد)
نکته ظریف دیگری که نمی توان آن را زیاد باز کرد که باز هم در امر هدایت بر روی هدایت وطرق پیچ درپیچ آن که حضرت ش راه نمای اوست با وجودی که در کلیت ومقصد سالک با سائر حضرات معصومین و سالکین در عصر غیبت به بعد یکسان است لکن در هر برهه (با دو قیدی که عرض شد لطف جدید تر و تازه تری از وجود اقدس حق تعالی ودوم قابلیت بالقوه جدیدی از مردم آخر الزمان که باز هم اصل ش از خداست)طی مراتب بعد از تقوا سرعت بیشتر و با تازگی خاصی مطرح وانجام می شود که یک علت از تفاوت مبنای سیدبحرالعلوم ها ومرحوم حسینقلی ها درین باب است اجمالا
ودر پایان خواهشمندم دوستان این مسائل را به هوش و عقل واین مسائل پیش پا افتاده نزنند چراکه مساله بسیار بسیار ظریف تر از گفت وشنود است اما با زبان الکن خود شرح اندکی از مساله ذکر وفکر و طرق وحدود آن گفته شد. والعاقبه لاهل التقوا والیقین.
کلمات کلیدی: نو نوشته ها / کلمات بزرگان