پيام
+
شعر اهل بيت مرا عوض کرد.
از اول فقط حرمت محرم را نگه مي داشتم
تا يک سال رفتم کيش پيرهن سياه نداشتم
با يک بدبختي پيدا کردم هيئتي هم پيدا نشد
رفتم لب دريا نيمي از زيارت عاشورائي
را که از حفظ داشتم زمزمه کردم
.
اينکه مي بينيد در شور ست وشين
ذکر لالائي ش بوده يا حسين
هرچه باشد او برايم بنده است
او بسوزد صاحبش شرمنده ست
.
اولين شعرم اين بود وبعدش سوگند خوردم
وعهد کردم بجز از اشعار اهل بيت را ننويسم
.
انديشه نگار
96/7/26
ياسيدالکريم
من شاعر نيستم به مجالس شعرا هم نمي روم من نوکراهل بيت هستم و به توصيه يکي از بزرگان تبريز خودم آنها را براي مردم مي خوانم با اينکه خيلي اذيت مي شوم . از حالاتم در دنياي کنوني خيلي اذيت مي شوم.@};-
ياسيدالکريم
* http://arghenon.blogfa.com/post/626 * @};-
تشنه...
اينکه در پيش شما گرديده بد
جسم و جانش بوي روضه مي دهد
حرمت من را به دنيا پاس داشت
ارتباطي تنگ با عباس داشت
نذر عباسم به تن کرده کفن
روز تاسوعا شده سقاي من
گريه کرده چون براي اکبرم
با خود او را نزد زهرا مي برم
ياسيدالکريم
@};- @};-