پيام

ياسيدالکريم
92/5/19

+ آية اللّه قاضي درنهايت فقر بسر مي برد؛ و حتي توان پرداخت اجاره خانه را نداشت. صاحب خانه وسايل شان را بيرون ريخته بود. وقتي آقاي قاضي جلوي منزلشان مي رسند و اثاثيه شان را در کوچه مي بينند مي فرمايند:"خدا گمان كرده كه ما هم آدميم كه با ما چنين معامله مي كند." :) ايشان مجبور شدباخانواده به كوفه برود. درمسجد كوفه،يك بالاخانه اي بود كه براي افراد غريب ساخته بودند:'( ايشان در آنجا سكونت گزيدند. .

ياسيدالکريم 92/12/15

علّامه طباطبايي رحمه الله مي فرمودند: "به مسجد كوفه رفتم. ديدم مرحوم سيد علي قاضي و همه خانواده اش تب كرده اند و مريض هستند. هنگام نماز شد. علي آقا قاضي طبق معمول در اوّل وقت به نماز ايستاد و بعد از نماز عشاء آن چنان با توجّه كامل آيه شريفه "آمَنَ الرَّسُولُ" را تلاوت مي فرمود كه مثل آنكه اصلاً هيچ مشكلي پيش نيامده است. با آرامش وصف ناپذير و شگفت انگيز به ذكر دعا مشغول بود."@};-

@};-

:'( :'( :'( :'( :'(

:'( :'(

:'( :'( :'( *تفاوت اززمين تاآسمان است*

:'( :'(

@};-

@};- @};-