پيام
+
[تلگرام]
زين دايره خورشيد سواران همه رفتند..
عبدالله بن مسکان مي گويد از ابو بصير شنيدم که مي گويد:
به امام صادق (ع) عرضه داشتم چگونه به اصحاب على(ع) علومي رسيد که به مرگ و مير و بلاهاي خود آگاهي داشتند؟ حضرت با چهره شبيه خشم آلود به من فرمود: از چه کسي آن علوم به آنها رسيد جز از [ظرفيت] خودشان؟ گفتم: فدايت شوم شما چه مانعى در اظهار اين مسائل داريد؟ فرمود: اين دري است که بسته شده جز اينکه حسين بن على (ع) اندکى مختصر از آن را براي اصحاب ش [در شب عاشورا و بعد از اطمينان از استقامت مردانه شان در راه حق، بر ايشان] گشود، سپس حضرت فرمود: اى ابا محمد، به راستى آن اصحاب [خاص] دهانشان چفت و بست داشت [بر زبان خود مسلط و حافظ اسرار الهي بودند.]
عن عبدالله بن مسکان قال سمعت أبا بصير يقول قلت لأبي عبد اللّه (ع) من أين أصاب أصحاب علي (ع) ما أصابهم من علمهم بمناياهم و بلاياهم قال فأجابني شبه المغضب مم ذلک إلا منهم قال قلت فما يمنعک جعلني اللّه فداک قال ذلک باب أغلق إلا أن الحسين بن علي (ع) فتح منه شيئا ثم قال يا أبا محمد إن أولئک کانت على أفواههم أوکية.
#الکافي ج1 ص 265 ح 2 #سند_صحيح
http://s9.picofile.com/file/8301435684/021.jpg
http://yaali12.blog.ir/1396/05/02
@yaaraouf
طنين آرامش
96/6/1
ياسيدالکريم
@};-