پيام
+
[تلگرام]
ان الذين تولو منکم يوم التقي الجمعان
انما استزلهم الشيطان ببعض ما کسبوا
(آل عمران/155)
کساني که در روز روبرو شدن دو جمعيت با يکديگر (در جنگ احد) فرار کردند،
شيطان آنها را بر اثر بعضي از گناهاني که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت.
تخلف ها و گناهان بزرگ، گاهي در ابتدا غفلت ها و تفکرات غلط مختصر و لغزش هاي کوچکي هستند. اين بسته به ماست که آيا به همان ميزان اشتباه اکتفا مي کنيم؟ يا نار را بر عار واقعي يا خيالي ترجيح مي دهيم؟
1_شخص وسواسي در همان لحظه اول با موهومات کار خود را شروع مي کند و نهايتا کار بجايي مي کشد که سقف و ديوارها و تلويزيون ها را هم مي شويد و باز راحت نمي شود..
2_شخص ربا خوار ابتدا با حيله هاي شرعي تخلف خود را آغاز مي کند و نهايتا به جنگ با خدا مي رسد..
3_شخص دروغ گو ابتدا براي کمي راحتي دروغ را شروع مي کند و کم کم طبع او با دروغ انس مي گيرد و نهايتا کذاب مي شود و سپس وارد درجات نفاق مي شود.
4_شخص مسئول ابتدا به اسم خدمت به مردم و بشر دوستي دست به کارهايي مي زند و کم کم از مهمات شرع و منويات حاکم عادل جامعه اسلامي فاصله مي گيرد و کدورت ها و لجاجت ها و ارادت ها داخل مي شود کم کم در دفاع از يک موضوع غلط منکر بديهيات مصالح ملت مي شود چون هويت و حيثيت سياسي خود را وابسته به موهومات و انکار مسلمات سياسي و اجتماعي و خوش خيالي و اعتماد به اجنبي و کوري نسبت به شرور دشمن کرده است و هر چه فرصت اصلاح داده مي شود يا عناد مي ورزد يا تکيه بر باد مي کند.
5_شخص دکان دار ابتدا براي اصلاح احوال مردم موعظه مي کند اما از منيت خفي خود بي خبر است کم کم مي شود بلعم باعوراي مستجاب الدعوه اما مقابل موسي عمران مي ايستد..
6_و قس علي هذا..
در تمام اين موارد يا به علت جهل و ديگر کجي ها ، ظاهر شرعي خدشه خورده يا نيت اصلي و واقعي خدا نيست و حتي در مواردي خود شخص بي خبر است چون ابتدائا دسترسي به طبيب حاذق ندارد و نهايتا طبيب واقعي، معارض حيثيت دکان داري اوست. لذا همانطور که سابقا معروض داشته ايم هم شروع مسير سعادت بايد ظاهرا و باطنا براي خدا باشد و هم در ادامه مسير. و چه بسا در اثر جهل و لغزشهاي اوليه و ترس و حب دنيا و هواي نفس و.. حرکت ما بالعکس شود. اللهم اجعل عواقب امورنا خيرا. والسلام.
http://yaali12.blog.ir/1395/11/20
شکار لحظه ها
95/11/24
ياسيدالکريم
@};-